صبح رفتم سر کلاس
چشمهای هیچ کدامشان به قاعده نبود
حرف داشت.
کمی که گذشت دیدم نه اینطور نمیشود
گفتم میخواهید غر بزنید
شروع کردند انقدر حرف داشتند، که امان نمیدادند یکی حرف بزند بعد دیگری شروع کند.
صدایشان بالا رفته بود خود زنی میکردند.اعصاب درست درمانی هم که ندارند
ته همه حرفهایشان گفتهام بروید حرف بزنید با همه اینها که نام بردید، با آرامش بگویید جواب میدهد.
ولی قطعا حرفم اثر نمیکند وقتی خودم تمام حرفهایم را پشت حنجرهام چال میکنم.
درباره این سایت